یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا ال احسن الحال
اى دگرگون کننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!
این دعا بر چهار نکته اساسى تاکید دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول کننده 4- هدف تحول
1-اصل تحول
این دعا به واژههاى مختلفى تحول و دگرگونى را در همه ابعادش مطرح مىکند، دگرگونى در قلب و دیده و شب و روز و سال و حوادث جارى در آن و حالات انسانى.
بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گسترده است که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
2- محور تحول (محول)
این دعا علاوه بر اصل تحول و گستردگى آن به محول یعنى متحول شونده هم اشاره مىکند، آنگونه که طبیعت از خواب زمستانى بیدار شده و بیابانها و کوهها لباس سبز رنگ زیبایى مىپوشد و طراوت و نشاط خاصى مىیابد و گلهاى رنگارنگ زینتبخش زمین مىشوند، گل سرسبد هستى و خلیفة الله یعنى انسان هم باید متحول شود، تحول در همه ابعاد روحى و روانى او اعم از اندیشه، تفکرات، طرز نگرشها و باورها ... صورت پذیرد.
انسان مؤمن همیشه باید به فکر تحول در درون خود باشد و لازمه تکامل یافتن انسان متحول شدن اوست، این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند.
3- آواى توحید (محول)
در سرتاسر دعا و در هر فقره آن سخن از توحید است، دگرگون کننده قلبها و دیدهها پشتسرهم در آمدن شب و روز و رقم خوردن حوادث سال و حالات انسانى همه از قدرت و حکمت الهى سرچشمه گرفته است و برخلاف آنان که براى هریک از این عناوین خدایى قایل بودند به ارباب انواع اعتقاد داشتند، این دعا تاکید مىکند که همه اینها یک خدا دارد و درواقع این دعا از کثرت گرایى به توحید دعوت مىکند.
4. هدف تحول (محول الیه)
هدف این تحول عظیم که از اعماق طبیعت آغاز شده و به حالات انسان رسیده است، اینست که حالات انسانى به بهترین حالات یعنى قرب الهى تبدیل شود.
احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.
در روایات، اعمال و آداب مختلفى براى این روز بیان شده که خود حاکى از ارزش و اهمیت این روز دارد:
1. طهارت و پاکیزگى
این دستورالعمل شبیه آدابى است که در سایر اعیاد اسلامى رعایت مىشود.
قال الصادق علیهالسلام «اذا کان یوم النیروز فاغتسل والبس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما» (6)
هرگاه نوروز فرا رسد غسل کرده و پاکیزهترین لباسهایت را پوشیده و از معطرترین عطرهایت استفاده کن و آن روز را روزه بگیر.
2. هدیه دادن
از امیرالمؤمنین على علیهالسلام چنین نقل شده که فرمودند «اتى على علیهالسلام بهدیةالنیروز فقال علیهالسلام ما هذا؟ فقالوا یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز! فقال علیهالسلام اصنعوان کل یوم نیروزا» (7)
در روز نوروز هدیهاى براى امیرالمؤمنین على علیهالسلام آورده شد. حضرت فرمودند این هدیه چیست؟ آنان پاسخ دادند امیرالمؤمنین امروز نوروز است امام فرمودند: هر روز را براى ما نوروز کنید. در هدیه آنچه مهم است، ارتباط روحى و ایجاد محبت است نه مقدار و کیفیت ... و در این زمینه نباید به تکلف افتاد.
امام صادق علیهالسلام در مورد اهمیت هدیه مىفرماید: «تهادوا تحابوا فان الهدیة تذهب بالضغائن.»
به یکدیگر هدیه دهید تا بین شما محبت ایجاد شود زیرا هدیه کینهها را از بین مىبرد.
3. پیامبر اکرم در مورد یاد و ذکر خدا در اعیاد چنین مىفرماید: «زینوا اعیادکم بالتکبیر»
اعیاد خود را با یاد و ذکر عظمتخدا زینت دهید.
4. صله رحم و دیدار با دوستان
در این روز ارتباط با بستگان و فامیل ار اعمال نیکو و شایسته است، در روایات، نتایج و آثار فراوانى براى صله رحم بیان شده است قال الباقر علیهالسلام «صلة الارحام تزکى الاعمال و تنمى الاموال و تدفع البلوى و تنسىء الاجل» (9)
ارتباط با خویشان، اعمال را پاکیزه مىکند، دارائیها را افزایش مىدهد و بلاهارا دور مىکند و مرگ آدمى را به تاخیر مىاندازد.
اگر افرادى از بستگان قطع ارتباط کرده باشند، مناسب است انسان مؤمن در ایجاد ارتباط پیشقدم شده و به کینه توزیها و وسوسههاى شیطان پشت پا بزند، رسول گرامى اسلام مىفرماید: «صل من قطعک و احسن الى من اساء الیک و قل الحق و لو علیک» (9)
با آنکه با تو قطع ارتباط کرده، ارتباط ایجاد کن و آنکس که به تو بدى کرده به او نیکویى بنما و حق را گرچه به ضررت باشد اظهار کن.
علاوه بر دیدار از فامیل، دیدار و زیارت برادران دینى ارزش بسیارى دارد، چنانکه در روایت آمده که زیارت برادر دینى، زیارت خداوند محسوب مىشود. قال الصادق علیهالسلام «من زار اخاه فى الله، قال الله عزوجل ایاى زرت و ثوابک على و لست ارضى لک ثوابا دون الجنة» (10)
هرگاه کسى برادرش را در راه خدادیدار کند، خداوند مىفرماید: تو مرا زیارت کردى و پاداش تو بر من است و براى تو ثوابى کمتر از بهشت راضى نمىشوم.
پىنوشتها:
1) سوره بقره(2)، آیه 243.
2) مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92
3) بحارالانوار ج 56 ص 100. ابنشهرآشوب، المناقب ج 4 ص 319
4) همان.
5) المهذب البارع به نقل از بحارالانوار ج 56 ص 117
6)محمد رى شهرى،میزان الحکمة ج 7 ص 132
7)شیخ صدوق من لایحضرالفقیه ج 3 ص 219
8) بحارالانوار ج 56، ص 100 المناقب ج 4 ص 319
9)محمد رى شهرى میزان الحکمة ج 4 ص 84
10) همان، ج 7 ص 86
11)همان، ج 7 ص 297